⚡️با خواب نمی توان جامعه را اداره کرد
⚡️علامه مجلسی حکومت صفویه را متصل به دوران ظهور میدانست
✔️کاظم قاضی زاده رئیس موسسه فهیم🔻
🔹خرافه زاییده سختی های عرصه اجتماعی است و معمولا این نوع سختی ها اجتماعی عرصه خوبی برای رشد خرافه می آفریند. خرافه دو بخش اساسی دارد. یک بخش تطبیق های ناروا نسبت به نصوص دینی است. یعنی برای امیدوار کردن مردم براساس آیات و روایات مردم را به اتمام سختی بشارت داد و گفت این آخرین سختی است. این تطبیقات از جهت امید بخشی خوب است، ولی اینکه مثلا از روی یک نوشته که ۸۰۰ سال پیش بوده، خط و ربطی به کرونا پیدا کرد و به طور مثال از قیام سفیانی حرف زد و دوران قریب الوقوع ظهور را بشارت داد، در دوران معاصر برای قشر فرهیخته امری غیر قابل قبول خواهد بود، چون این دوران سخت بارها و بارها آمده و مردم امیدی پیدا کرده و سپس ناامید شده اند و متوجه شده اند که این تطبیقات قابل اعتماد نیستند.
🔹به طور مثال برخی از علمای بزرگ نظیر سید ابن طاووس و علامه مجلسی نیز در دوران خود از این تطبیق های ناروا داشته اند. مثلا سید ابن طاووس دوران خود را دورانی نزدیک به ظهور اعلام میکند، ولی از زمان سید ابن طاووس تا به حال نزدیک به ۸۰۰ سال می گذرد. در دوران علامه مجلسی نیز ایشان دولت صفویه را دولتی متصل به ظهور تعبیر کرده بودند. از این دست نگاهها در دوران ما نیز کم نیست و متاسفانه خرافه گرایی در دوره های مختلفی در جامعه ما رواج پیدا کرده بود.
🔹بخش دیگری از خرافه اظهار نظرهایی از طرف علما یا افراد تحول یافته است که از دنیا رفته اند، ولی تشرف یا داستانهای عجیبی از آنان نقل می شود که هیچ شاهدی جز گوینده ندارد و به عنوان تشرف ها و داستانهای خیالی برای مردم نقل می کنند و از احوال خصوصی و علم غیب علما و افراد نقل هایی می شود. این نوع حرف های سست پایه و یا خرافه ها نیز در کشور ما متاسفانه مشتری دارد. برخی هم برای تایید و مشروعیت بخشی یا با نیت های سود جویانه آن را جعل و منتشر می کنند. امام خمینی در بحث های اصولی خود نکته ای دارند و می گویند: کسی که خبری را نقل می کند ولو عادل باشد ، اگر این خبر از امور خارق العاده و عجیب باشد حرف او پذیرفته نیست و روشن است داستانهای عجیب و غریب منقول در برخی مداحی ها و منبر ها غالبا از همین نوع عجیب و غریب است.
🔹نمی توان جامعه را بر اساس خوابها و رویاها اداره کرد و اگر باب آن باز شود همچنان که خواب ها و تشرف هایی در تایید برخی از افراد وجود دارد، در برابر آن در نفی همان افراد وجود دارد. البته حیات جریان خرافه در همین است و افرادی از تریبون های ملی که با ذکر خواب و خیال و رویا، منبر و روضه و مداحی خود را پر می کنند، به جای سوق دادن جامعه به سمت اسلوب عقلانی دین، متسفانه با خواب و خیال و تشرف و… در جهت جذب مردم عمل می کنند.
🔹عالمان بصیر باید به این نکات توجه کنند و با این حرکت ها مقابله کنند و تریبون های رسمی از این افراد گرفته شود. هر کس باید جایگاه خود را بشناسد و در همان سطح مشغول به انجام وظیفه شود. مداح نباید خود را واعظ ببیند و کار منبری را انجام دهد، کسی که واعظ است باید مردم را به کارهای خیر متذکر شود. کار او نظریه پردازی نیست و بجای مجتهدان نباید نظریه بدهد و هر گروهی از آنها حدی دارند و نباید از این حد فراتر بروند و فایده کار آنها به ضرر تبدیل شود. البته برخی هم هستند که تا اعتراضی می شود، آن را سیاسی می کنند و درخواست موضع گیری عالمان در حوزه های اقتصادی و سیاسی و غیره دارند. اینان توجه ندارند که وظیفه اول عالمان دین پاسداشت دین است. احیانا اگر کسی در جای دیگری هم باید اعلام موضع می کرده، نباید بخاطر حرف حقش ملامت شود. کسانی که درخواست اعلام موضع عالمان دین در برابر نا ملایمات اقتصادی می کنند، خودشان در زمان مدیریت افراد مورد علاقه شان نقدی نداشتند و با سکوت می گذراندند ولی امروز وضع نامناسب اقتصادی که خود عمدتا متاثر از تحریم و رفتارهای نا استوار نهادهای غیر مسئول است را مهم می دانند.
@namehayehawzavi